باسمه تعالی
اللهم صل علی الصدیقة الشهیده
ان رسول الله ص قال: فاطمة بضعة منی فمن اغضبها أغضبنی. (فاطمه پاره تن من است, هرکس او را خشمگین کند من را خشمگین کرده است) 
این روایتی است که به کرار شیعیان و فاطمه دوستان دیدند وشنیدن اما کمتر به مضمون و عمق این روایت توجه شده است. این روایت از لحاظ جنبه دلیلی و صحیح بودن آن در بالاترین سطح قرار دارد تا جایی که منقدترین علماء اهل سنت به صحیح بودن آن اذعان دارند و قادر به مناقشه در آن نبودند.
اما این روایت مقدمه ای است برای روایت دیگری: قال رسول الله لفاطمه ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک. پیامبر ختمی مرتبت در مورد حضرت فاطمه فرمودند که همانا خداوند غضبناک میشود بخاطر غضب تو و رضایت پیدا میکند با رضای تو.
اما سوال اینجاست که این رضا و غضب چیست؟ از کجا پیدا می شود و منشأ آن چیست؟ و به کجا و تا چه حدی میرسد؟
زندگی که نباتی و در سطح گیاهان باشد دو قوه در آن پیدا میشود: یکی قوه جذب ملایمات و دیگری قوه دفع منافرات.یعنی آنچه که به نفع و سود آن باشد جذب می کند و آنچه که به حیاتش ضرر بزند دفع می کند.قوام و حیات این موجود نباتی و گیاهی به این دو قوه است.این دو قوه در زندگی حیوانی که رسید از صورت جذب و دفع در می آید و به صورت رضا و غضب می شود.بدان معنا که آنچه باعث حیات او بشود مورد رضایتش و آنچه که حیاتش را صدمه بزند مورد غضب می شمارد.اما این رضا و غضب در محدوده حیوانی برگرفته شده از طبیعت و غریزه حیوانی است. تا اینکه می رسد به زندگی انسانی.زندگی انسانی زمانی صورت می گیرد و به صورت یک زندگی انسانی در می آید که مبدا رضا و غضب تماما عقل بشود.که این را حضرت صادق ع در یک روایت زیبا بیان فرمودند که: دعامة الانسان العقل (شخصیت و آدمیت انسان به عقل اوست) رسیدن به آدمیت آنجاست که فقط رضا و غضب از عقل سرچشمه بگیرد.که این هم سخت و تا حدودی دست نیافتنی است به قول عالم معروف که ملا شدن چه آسان, آدم شدن چه سخت است.
در عمر اگر یکبار رضای انسان از عقل سرچشمه بگیرد همان یک بار آدم است.بار دوم اگر از شکم یا دامن یا هوای نفس سرچشمه بگیرد یکی از حیواناتی است که شاخصشان هم یکی از آن صفات خاصه است.اگر مطلق و در تمام حالات به این حد رسید نه یک بار, دو بار, بلکه در تمام حالات این رضا و غضب از عقل مایه گرفت این میشود انسان عقلانی. یرضی لرضی العقل, یغضب لغضب العقل.( بواسطه رضایت عقل راضی میشود و غضب ناک میشود بواسطه غضب عقل) 
فوق این مرتبه, مقامی است که اراده در اراده خدا فانی می شود. آنگاه که در اراده خدا فانی شد, می شود: یرضی لرضی الرب, یغضب لغضب الرب.درجه قبلی که در کره زمین سخت پیدا شدنی است آن کسی که یرضی للرب و یغضب للرب چه خواهد بود. آن هم در تمام شؤون وجودش, یعنی اگر پسرش کشتند یغضب للرب, اگر پسرش را زنده کنند,یرضی للرب. این مقام , مقام عصمت خاتمیت است و تنها منحصر به پیغمبر اکرم اسلام می باشد. یعنی کسی که حب و بغضش در حب و بغض خدا محو شده و دوست ندارد مگر آنچه خدا دوست دارد و مبغوض ندارد جز آنچه را خدا مبغوض دارد. این چنین بشری می شود که به تعبیر قرآن« و ما ینطق عن الهوی *** ان هو الا وحی یوحی» از روی هوا سخن نمی گوید مگر آنچه که به او وحی میشود. این مرحله از عصمت غیر از عصمت ابراهیمی و یونسی و یوسفی است. عصمت یونسی عصمتی است که: و ذالنون إذ ذهب مغضبا» که با خشمگینی از قوم خود جدا شد و در شکم ماهی گرفتار شد و عاقبت باید بگوید: لا اله الا انت سبحانک إنی کنت من الظالمین. یوسف زمانی که در زندان بود در هنگام خارج شدن زندانی باز بگوید: اذکرنی عند ربک» من را در نزد سلطانت یاد کن تا اینکه به او بگویند که سالها در زندان درنگ کن. تسلیم شدن برای حب و بغض خدا به قول مطلق, منحصر به پیغمبر خاتم است. اما مقام فاطمه زهرا علیها السلام به این حد است که خطاب به دختر خود میفرماید: ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک.
گاهی گفته میشود راضی است به رضای رب, غضب میکند به غضب رب, این شخص صاحب مقام عصمت کبری می شود.
گاهی در افق اعلی به جایی یگانه دختر پیامبر قدم میگذارد که به او گفته می شود: ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک.رب راضی است به رضای فاطمه و غضب می کند به غضب فاطمه.
ان شاء الله با نگه داشتن حرمت خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و قرار گرفتن در خط راستین ولایت و ماندن تا آخر پای امام و ولی خود مورد رضایت آن حضرت قرار بگیریم.

 

مطلب ارسالی توسط حاج آقا ایمان زحمتکشان