گریه بر امام حسین علیه السلام از اَزل تا ابد...
بکت الانس و الجن والوحش علی الحسین بن علی [علیهم السلام] حتی ذرفت دموعها
امام باقر(ع) فرمودند که: انس و جن و حیوانات وحشی بر حسین بن علی(ع) گریه کرد تا اینکه اشکهایشان جاری شد.(1)
در اولین روزی که حضرت اباعبدالله (ع) به دنیا آمد و نام حسین از طرف خداوند برای ایشان تعیین شد و جبراییل مامور به رساندن تهیت و سلام خداوند به پیامبر شد، حضرت در خانه حضرت زهرا(س) تشریف داشتند گریه بر حسین (ع) شروع شد پیامبر قنداقه حسین (ع) را در دست داشتند و بوسه به فرزند خود میزدند که به یکباره حضرت رسول رویشان را به طرف دیوار کردند و شروع به گریستن کردند حضرت زهرا(س) ناراحت شدند که چه شده که رسول خدا در این روز مبارک که خدا به آنها فرزند به این مبارکی عطا کرده گریه میکنند از پدر سبب گریه را سوال کردند،چه شده شما گریان هستید بیامبر اکرم(ص) فرمودند که الان اخبار غیبیه ای به من رسید که این فرزند بوسیله امت من در زمین کربلا به آنچنان وضعی شهید خواهد شد و برای این است که گریانم.اینجا حضرت زهرا(س) سوال کردند که آیا من در آن روز هستم تا برای فرزندم عزاداری کنم حضرت جواب دادند که خیر،گفتند پدرش امیر المومنین چطور؟ حضرت باز جواب دادند خیر، صدیقه طاهره پرسیدند برادرش حسن(ع) چطور حضرت پاسخ دادند حسن(ع) هم درآن روز حضور ندارد تنها خواهرش زینب(س) در کنار حسین(ع) توست.
حضرت زهرا(س) فرمود که ای پدر چه کسی برای فرزندم عزاداری میکند؟ حضرت جواب داد :
ویجددون العزاء جیلا بعد جیل فی کل سنه
هر سال گروهی بعد هر گروهی عزای حسین تو را تجدید میکنند.(2)
این از معجزات وجود حسین(ع) است با اینکه حدود 1370 سال از شهادت ایشان میگذرد اما هر سال عزای ایشان تجدید میشود آن هم هر سال پر رونق تر وپر شور تر از سال های قبل، این در تاریخ بی نظیر یا حتی میتوان گفت نطیری برای آن در کل تاریخ نمی توان دید که مردم در جای جای این کره خاکی از هر قشر و مذهبی به عزاداری سید الشهدا می پردازند.متوکل عباسی در طول خلافت ظالمانه اش حدود هفتاد هزار شیعه ای را که در راه زیارت سید الشهدا بودند را کشت، قبر حضرت را ویران کرد، زمین آن را شخم زد، آب بر روی قبر آن حضرت روان کرد تا این عشق و علاقه به امام حسین(ع) از بین برود اما نشد: بی خبر از آنکه ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا، این کلام معصوم است که این حرارتی که در قلوب مومنین بخاطر قتل حسین(ع) است هیچ گاه سرد نخواهد شد.
از روز اول ندا رسید که عزای امام حسین(ع) راه نجات و اسباب نجات عالمیان است. روز اول که آدم ابالبشر بخاطر آن ترک اولی از بهشت رانده شد و در زمین سکونت پیدا کرد وحضرت حوا را گم کرده بود چهل روز گریه کرد آنقدر گریست که گوشتهای زیر چشم آن حضرت بخاطر شوری اشک خورده شد و فرو رفتگی بوجود آمد.اینجا جبرییل آمد و گفت اگر میخواهی از این وضعیت رهایی یابی خدا را به این اسماء خمسه قسم بده: یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه،یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین . اما تا به نام پنجم رسید گریه راه گلوی آدم را گرفت گفت این کیست تا نام او را آوردم گریه راه گلویم را گرفت آنجا بود که جبرییل مامور به بیان واقعه عاشورا شد، و اولین بار جبرییل روضه خواند و حضرت آدم گریست.آنجا بود که به جبرییل گفته شد حرکت کن حوا را پیدا خواهی کرد.3
هر نبی که خدا خواست قرب و منزلتی بدهد به نحوی او را به ماجرای امام حسین متصل کرد.
یا حضرت نوح که بعد از نهصد و اندی سال فقط حدود هشتاد نفر ایمان به خدا پیدا کردند.نوح دستور به ترک قوم خود و ساختن کشتی شد، از آنجایی که شغل نوح کوزه سازی بود نه نجاری ، جبرییل به او تعلیم داد که چگونه کشتی را بسازد. حضرت نوح در جریان ساختن کشتی از خداوند ضمانتی برای سالم ماندن از آن سیل و غرق نشدن خواست.در اینجا جبرییل میخ های الواح مانندی که اسماء خمسه بر روی آن حک شده بود به نوح داد تا به دماغه کشتی بکوبد.به نام حسین(ع) که رسید نوح شروع به گریه کرد گفت یا امین وحی الله نام این کیست که تا شروع به نصب آن کردم چنین عغده ای راه گلویم را گرفت؟ در اینجا دوباره قضیه کربلا را بیان کرد و نوح گریه کرد. دنیا را آب گرفت کشتی به بالای زمین کربلا رسید و به تلاطم افتاد نوح گفت: الهی طفت جمیع الدنیا و ما اصابتی فزع مثل ما اصابنی فی هذه الار ض [ پروردگارا من تمامی دنیا را گشتم و در هیچ جایی چنین خوف به من دست نداد] باز جبرییل نازل شد و کشته شدن نوه پیامبر را در این زمین خبر داد و نوح همراه مومنینی که در کشتی بودند گریه کردند.4
حضرت زکریا از پروردگارش در خواست کرد که اسامی پنج تن را به او بیاموزندجبرییل نازل شد و به او آموخت.هرگاه زکریا اسم محمد(ص)،علی(ع) ، فاطمه(س) و حسن(ع) را میبرد اندوهش برطرف میشد اما همین که نام حسین(ع) را میبرد بغض گلویش را میگرفت و به گریه می افتاد.روزی سوال کرد که سر این چیست که تا آن چهار نام را میبرم غم و اندوهم برطرف میشود ولی با نام حسین(ع) اشکم جاری میشود، اینجا قصه عاشورا را برای زکریا بیان میکنند و زکریا شروع به گریه بر سید الشهدا میکند.5
موسی،ابراهیم،عیسی، شعیب، یعقوب و... هر کدام به نحوی قصه عاشورا برایشان بیان شده و همه آنها برای سالار شهیدان گریه کرده اند یا ملایکه ای که از عاشورا تا قیامت مامور به گریه و عزاداری در جوار قبر سیدالشهدا هستند،یا پرندگان و حیواناتی که برای سید الشهدا گریه و عزاداری کردند که مجال آوردن در این نوشته نیست.
اما ائمه مصصومین بلا استثنا برای امام حسین(ع) گریه کرده اند و به نوعی برای این آقا اقامه عزا کردند از حضرت خاتم تا حضرت صاحب الزمان(عج) که فرمودند هر صبح و شام بر سید الشهدا گریه میکنند.امام سجاد(ع) از بعد عاشورا تا پایان عمرشان هر وقت آب میدیدند یا مینوشیدند، غذا می خوردند، طفلی میدیدند شروع به گریه و عزاداری سید الشهدا میکردند تا جایی که نام ایشان جزو چند نفری قرار گرفتند که در طول تاریخ بیشتر از همه گریستند.
زید شحام میگوید: امام صادق(ع) به جعفر بن عفان فرمود: به من خبر رسیده که تو برای امام حسین(ع) نیکو شعر میگویی؟ عرض کرد:بله آقای من.فرمود:پس بخوان.او هم شروع به قرایت اشعار کرد.راوی میگوید:آنقدر حضرت و اطرافیان ایشان گریستند که اشک آن بزرگوار بر محاسن و صورت ایشان جاری شد.6
کمیت شاعر برامام صادق(ع) وارد شد و برای آن حضرت شعر و مرثیه خواند.آن حضرت گریه شدیدی نمود و بانوان منزل آن حضرت پس پرده با صدای بلند گریه و ناله نمودند.7
دعبل رسید خدمت امام رضا(ع)،حضرت فرمود مرثیه بخوان، دعبل شروع به خواندن کرد تا جایی رسید که صدای گریه امام رضا(ع) و اهل بیت آن حضرت بلند شد.8
عظمت عزاداری برسید الشهدا اینچنین نزد خداوند اهمیت و ارزش دارد که تمام عالمیان از اول خلقت تا آخر خلقت به آن پرداختند، اما عزاداری تنها به این دنیا ختم نمیشود حتی در قیامت هم گریه بر سیر الشهدا و عزاداری آن حضرت برپاست.زمانی که فاطمه زهرا(س) از خدا می خواهد که حسینش را به ایشان نشان بدهد وقتی امام حسین(ع) وارد محشر میشود در حالی که سر در بدن ندارند و از رگهای گردن آن حضرت خون تازه جریان دارد، حضرت زهرا(س) چنان ناله ای میزنند که اهل محشر همه به گریه در می آیند.9
خود حضرت زهرا(س) وعده کردند که در قیامت تا عزاداران و گریه کننده های پسرم حسین وارد بهشت نشوند من وارد بهشت نخواهم شد.این عظمت عزادار و گریه کن امام حسین را میرساند که اینچنین صدیقه طاهره وعده میدهد.
1ـ کامل الزیارات، باب 26
2ـ بحار الانوار.جلد44.ص 292
3ـبحارالانوار،جلد44، ص 245
4ـبحارالانوار،جلد 44، ص 243
5ـبحارالانوار، جلد44، ص 223
6ـ وسایل الشیعه، جلد 10، ص 466
7ـ معالی السبطین، جلد 1، ص 260
8ـ بحار الانوار، جلد 25، ص 257
9ـ بحار الانوار،جلد 25، ص 225